پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد نه دلش میخواهد کسی او را دوست داشته باشد؛از همه چیز و همه کس حتی از وجود خود بیزار است؛مثل اینکه تمام نیروها و رشته های زندگی را از او بریده اند،نه میل به کار کردن دارد و نه اشتهای خوردن؛دلش میخواهد خاموش و تنها در گوشه ای بنشیند و به نقطه ی ثابتی خیره شود؛یا اینکه صورتِ اشک آلودِ خود را در متکا فرو برد و به هیچ چیز نیندیشد.علی محمد افغانی | شوهر آهو خانوم...
خلاقیت در میانِ ما مردم یعنی دست درازی به حقوق ضعیفتر از خود.علی محمد افغانی | شوهر آهو خانوم...